اعتراف لژیونر ایرانی؛ باید یک سال بیشتر در پرسپولیس می ماندم | خیلی دوست دارم دوباره به این تیم برگردم
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۵۸۲۹۳
به گزارش همشهریآنلاین، این مهاجم جوان که سابقه حضور در تیمهایی مختلف در اوکراین و حالا مجارستان را دارد، یکی از عجیبترین لژیونرهای فوتبال ایران محسوب میشود؛ بازیکنی که کورسوی امیدی به حضور در جام جهانی داشت اما در نهایت مثل بسیاری از بازیکنان دیگر، پشت خط تغییرات در بالاترین سطح فوتبال ایران ماند و جالب اینکه او واکنشی منطقی و مثبت نسبت به اتفاقات پیشآمده دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زاهدی که سابقه حضور در پرسپولیس را هم دارد، در گفتوگویی که با ورزش سه داشت، درباره دلایل عدم درخشش خود در این تیم و احتمال بازگشت به جمع سرخپوشان هم صحبت کرد و همچنین به سوالاتی درباره انتخاب کشورهای ایسلند، اوکراین و مجارستان برای ادامه فوتبالش پاسخ داد.
*در دقایق پایانی آخزین بازی تیم پوشکاش گلزنی کردی و شادی گل عجیبی داشتی که پیش از این مشابه آن را از تو ندیده بودیم. چه اتفاقی افتاد که این شادی را انجام دادی؟
شادی گل من به خاطر احساساتی بود که در جریان بازی داشتم. این مسابقه خیلی برایمان مهم بود و من هم دقیقه ۹۴ گل زدم؛ بازی در خانه حریف بود و به همین دلیل خیلی هیجانی شدم اما فقط یک احساس بود و خیلی خوشحال بودم و همین هم باعث شد تا خوشحالیام پرسروصدا شود.
*اما به نظر میرسید قصد داری پیغام خاصی به شخصی بدهی و یا مسئلهای بین تو و تماشاگران ایجاد شده است.
نه، خدا را شکر مشکلی وجود ندارد و پیغام خاصی هم نبود و فقط با توجه به اینکه بازی در خانه حریف بود و آنها هم ما را تحت فشار قرار داده بودند، خیلی از این گل خوشحال شدم. از طرفی اگر این دیدار با نتیجه مساوی به پایان میرسید، شرایط برای کسب سهمیه لیگ اروپا سخت میشد. من هم فشار و هیجانات خودم را به این شکل خالی کردم و حالا هم که به خوشحالیام نگاه میکنم، احساس خوبی پیدا میکنم.
*با بردی که به دست آوردید، پوشکاش شرایط خوبی در جدول پیدا کرد. در این باره توضیح بده.
خدا را شکر با گلی که به ثمر رساندم، توانستیم پیروز شویم و حالا تنها یک امتیاز با تیم سوم جدول فاصله داریم و خیلی امیدوار شدیم که بتوانیم سهمیه لیگ اروپا را کسب کنیم. در سه سال گذشته تیم ما همیشه یا دوم بوده و یا سوم و به همین دلیل یک سهمیه داشته ولی ما با توجه به اینکه در چند هفته درگیر جام حذفی بودیم و در نیمه نهایی هم حذف شدیم، روحیه بچهها تحت تاثیر قرار گرفته بود؛ این برد همه چیز را زنده کرد و به ادامه لیگ امیدوار شدیم. من هم خیلی خوشحالم که توانستم به تیمم کمک کنم.
*در حال حاضر در جدول گلزنان لیگ مجارستان چه شرایطی داری و آیا از شرایط و فرمی که امسال داری، راضی هستی؟
از جدول گلزنان اطلاع دقیقی ندارم اما فکر میکنم جزو نفرات بالا هستم ولی مهمتر از اینها، شرایط تیم است. برای من مهم است که بتوانیم از نظر تیمی نتیجه بگیریم و من هم اگر جزئی از این موفقیتهای تیمی باشم، به خودم هم کمک میشود. من خیلی درگیر این مسائل نیستم و بیشتر درگیر این هستم که ببینم چطور میتوانم بیشتر به تیمم کمک کنم و عملکرد بهتری در جریان بازیها داشته باشیم.
*تو کشوری را برای ادامه فوتبالت انتخاب کردی که ما بازیکنان زیادی در آنجا نداشتیم و خیلی برایمان مانوس نیست که یک بازیکن ایرانی در لیگ این کشور بازی کند. دقیقا چه اتفاقی افتاد که پوشکاش را انتخاب کردی؟
بعد از اینکه جنگ اوکراین آغاز شد و من این کشور را ترک کردم، با توجه به اینکه مجارستان همسایه اوکراین بود، به صورت کاملا اتفاقی در بوداپست ماندگار شدم. نکته جالب اینکه من حدود دو ماه قبل و در نیم فصل، دقیقا از همین تیم پیشنهاد داشتم و بر حسب اتفاق یا سرنوشت زمانی که جنگ شد، من به اینجا آمدم و این باشگاه هم اصرار داشت که با آنها قرارداد ببندم. من از باشگاه دیدن کردم و شرایط را دیدم؛ همه چیز خیلی خوب بود و من اصلا انتظار چنین امکاناتی را نداشتم. تصمیم گرفتم ۳-۴ ماه به صورت قرضی بمانم و بعد از آن با توجه به اهداف باشگاه و جاهطلبی که خودم در لیگ داشتم و همچنین شرایط اوکراین، تصمیم گرفتم یک فصل دیگر به صورت قرضی ادامه بدهم اما در طول این فصل، چیزهای زیادی یاد گرفتم و میتوانم بگویم یکی از مهمترین فصلها برایم بود؛ بالا و پایینهای زیادی داشتم و درسهای زیادی گرفتم که میتواند به آیندهام کمک کند.
*پیش از این هم در ایسلند و اوکراین بازی کرده بودی که مقصدهای کمتر تجربهشدهای بین بازیکنان ایرانی هستند. این انتخابها به خاطر ماجراجویی تو بوده یا دست سرنوشت تو را به این کشورها برد؟
حقیقتا خودم در این مورد نظر خاصی ندارم. من از ایسلند شروع کردم که نسبت به اوکراین و مجارستان سطح پایینتری داشت اما به نظرم با توجه به اینکه در زمان خروج از کشور خیلی جوان بودم و بازیهای زیادی هم در لیگ انجام نداده بودم، تصمیمهای درستی گرفتم. این مسیر ادامه دارد و امیدوارم که بتوانم در سطوح بالاتری خودم را نشان بدهم.
*از اینکه در مجارستان بازی میکنی چقدر راضی هستی؟
من مجارستان را خیلی دوست دارم؛ اینجا هم کشور خوبی است و هم سطح باشگاهها و فوتبالی که بازی میکنند، بالا است. همچنین لیگ مجارستان خروجیهای خوبی هم دارد و فقط به این موضوع بستگی دارد که شما چه هدفی را دنبال میکنید. با این حال فکر میکنم تجربه خوبی برای من بوده و هست و چیزهای زیادی یاد گرفتم که کمک میکند تا در آینده عملکرد بهتری داشته باشم.
*از وضعیت باشگاه سابقت در اوکراین اطلاع داری؟ این باشگاه تعلیق شده یا به فعالیت خودش ادامه میدهد؟
در حال حاضر شرایط اوکراین، یک شرایط جنگی است اما با این حال لیگ دایر است و بازیها به صورت منظم برگزار میشود. باشگاه زوریا هم شرایط خوبی دارد و رتبه سوم را به خود اختصاص داده و دیناموکیف چهارم است. در واقع این تیم میتواند سهمیه لیگ اروپا بگیرد و شرایط خوبی را سپری میکند و با توجه به عملکردی هم که دارند، فکر میکنم بتوانند تا پایان فصل همین جایگاه را حفظ کنند.
*کمی به عقب برگردیم و درباره دوره حضورت در تیم ملی هم صحبت کنیم. تو در دورههای مختلف توسط اسکوچیچ به تیم ملی دعوت شدی. چقدر امیدوار بودی که بعد از تغییر و تحولات کادرفنی تیم ملی، کارلوس کیروش هم تو را دعوت کند؟
درست است. من دوره آقای اسکوچیچ دعوت شدم و بعد از آن، هر چقدر به جام جهانی نزدیک شدیم، شرایط متفاوتتر شد. تا جایی که در خاطرم هست، مسائلی هم در فدراسیون وجود داشت و انتخابات در حال برگزاری بود که این مسائل روی نیمکت تیم ملی هم تاثیر گذاشت. پس از آن آقای کیروش آمدند و با توجه به صلاحدید ایشان، من دعوت نشدم که البته قطعا هدف آقای کیروش هم موفقیت تیم بود. درست است که برخی از بازیکنان، زمانی که دعوت نمیشوند، درباره مسائل حاشیهای صحبت میکنند اما من به همه احترام میگذارم و به نظرم مهمترین موضوع این است که به تیم ملی کشورمان کمک کنیم. تصمیم آقای کیروش این بود که من را دعوت نکند و من هم احترام میگذارم، چون به نظرم هر مربیای دوست دارد نتیجه بگیرد و به همین جهت بازیکنانی را انتخاب میکند که در سیستمش جای بگیرند؛ ایشان هم بازیکنانی را دعوت کرد که قبلا با آنها کار کرده و آشنا بود. من در آن دوره روی عملکرد باشگاهیام تمرکز کرده بودم اما همیشه برای تیم ملی آرزوی موفقیت کردم و دوست داشتم که عضوی از آن باشم.
*در روزی که تیم ملی به جام جهانی صعود کرد، تو جزو نفرات نیمکتنشین بودی. آیا از سهمی از پاداشها به تو تعلق گرفت؟
بله، زمانی که تیم ملی صعود کرد و ما جشن گرفتیم، من آنجا بودم و صحبتهایی شد اما پس از آن، آقای کیروش آمدند و من دیگر در اردوها حضور نداشتم و حقیقتا از این مسائل اطلاعی ندارم و نه میدانم که پاداشها به چه شکلی بوده و نه سهیم بودم.
*در دورهای اسکوچیچ سرمربی تیم ملی بود و تو در اردوها حضور داشتی، فضا چطور بود؟ آیا احساس میکردی دودستگی یا مسائلی از این دست در تیم وجود دارد؟
زمانی که آقای اسکوچیچ سرمربی بودند، اولین باری بود که من به تیم ملی دعوت میشدم و پیش از آن هم حضور نداشتم که بتوانم فضا را مقایسه کنم و بگویم خوب بوده یا خیر. حقیقتا تمرکز من هم روی تمرینات و جلسات فنی بود و به مسائل دیگر توجه نداشتم و به همین دلیل متوجه چیز خاصی نمیشدم و میخواستم بهترین عملکرد را از خودم به جای بگذارم و روی سایر مسائل تمرکز نداشتم.
*با توجه به اینکه باشگاهت را هم تغییر داده بودی و شرایط خوبی داشتی، چقدر امیدوار بودی که به جام جهانی بروی و آیا خودت را شایسته حضور در این تورنمنت میدانستی؟
با توجه به اینکه پیش از آن دعوت شده بودم و در زمان صعود در تیم حضور داشتم و عملکردم هم در طول فصل، به نسبت برخی از بازیکنانی که دعوت شدند، ضعیفتر نبود، خیلی امیدوار بودم اما گذشتهها گذشته و نمیتوانیم به عقب برگردیم و من هم زیاد به این مسائل فکر نمیکنم.
*نرفتن به جام جهانی برای تو ناامیدکننده بود یا توانستی به راحتی با این موضوع برخورد کنی؟
قطعا همه دوست دارند که به جام جهانی بروند، چون به هر حال تورنمنتی است که بهترینهای دنیا در آن حضور دارند و شما میتوانید تجربههای زیادی کسب کنید و حضور در آن یک افتخار است اما اگر بخواهم تصویر کلی مسیر فوتبالیام را ببینم، فکر نمیکنم خیلی تاثیرگذار باشد. قطعا حضورم میتوانست توانست مثبتی داشته باشد اما غیبتم نمیتواند آسیبی به مسیر فوتبالیام بزند، چون زندگی ادامه دارد و ما میتوانیم روز به روز بهتر شویم و من هم سعی میکنم روی خودم کار کنم که بتوانم در آینده عملکرد بهتری داشته باشم. اگر هم در جام جهانیهای آینده شرایط طوری رقم بخورد که حضور پیدا کنم، دوست دارم بتوانم مثمرثمر باشم و خاطره خوبی را از حضورم رقم بزنم.
*چرا قبل از ترک ایران و به خصوص در دوران حضورت در پرسپولیس موفق ظاهر نشدی؟ فکر میکنی در آن دوره در فرم ایدهآلت قرار نداشتی یا لیاقت این را داشتی فرصت بیشتر بیشتری در اختیارت قرار بگیرد؟
در ماشینسازی بازی کردم اما تیممان شرایط خوبی نداشت و پیش از آن هم که در پرسپولیس بودم، خیلی باانگیزه بودم اما بازیکنان دیگری هم بودند که در شرایط خوبی به سر میبردند و شرایط تیمی هم بسیار خوب بود، سالهای اولی بود که پرسپولیس در کورس قهرمانیهای پیدرپی قرار گرفته بود و همه چیز خیلی خوب پیش میرفت و خیلی سخت به من بازی میرسید و از طرفی من هم دوست داشتم جایی باشم که بازی کنم و بتوانم روز به روز بهتر شوم و به همین دلیل تصمیم به جدایی گرفتم. شاید اگر یک سال صبر میکردم، با توجه به محرومیتی که برای پرسپولیس به وجود آمد، به من هم بازیهای بیشتری میرسید اما از همان ابتدا هدف اصلی من بازی در اروپا بود و به همین دلیل خیلی زود تصمیم به جدایی گرفتم و فکر میکنم این تصمیم هم خیلی به فوتبالم کمک کرد. حضور در پرسپولیس، یک خاطره و احساس خوب برای من است و افتخار میکنم که توانستم در بهترین تیم ایران حضور داشته باشم و شاید هم در آینده دوباره به پرسپولیس برگردم؛ هیچکس نمیداند شرایط چطور پیش میرود.
*در آینده در مجارستان میمانی یا میخواهی به لیگ دیگر بروی و بخت خودت را در کشور دیگری امتحان کنی؟
در حال حاضر تمرکزم روی آینده نیست و دغدغه اصلیام، عملکرد فعلیام است و خیلی دوست دارم این فصل را به بهترین شکل و با بهترین عملکرد ممکن به پایان برسانم. پس از پایان فصل درباره آیندهام تصمیم میگیرم اما قطعا همیشه دوست داشتم به لیگهای بالاتر بروم و بتوانم در پنج لیگ معتبر دنیا بازی کنم؛ البته این موضوع به شرایط مختلفی بستگی دارد و من همه تلاشم را میکنم که بهترین انتخاب را داشته باشم.
*در سالهای اخیر همیشه بحث بازگشتت به پرسپولیس و پیشنهاد این باشگاه به تو مطرح میشد. این موضوع چقدر جدی بود و چقدر احتمال میدهی که این اتفاق در آینده رخ بدهد؟
در چند سال گذشته همیشه این بحث مطرح بوده و باشگاه پرسپولیس خیلی به من لطف داشته و تقریبا در همه پنجرهها این صحبت شده که من برگردم اما همیشه مسئلهای در میان بوده که مانع این انتقال شده است. من خیلی دوست دارم یک روزی به این باشگاه کمک کنم، چون باشگاهی بوده که از بچگی در آن بازی کردم و در آن آکادمی حضور داشتم و خانه اصلی خودم محسوب میشود اما نمیتوانم از الان بگویم که در آینده برمیگردم، چون ممکن است شرایطی رقم بخورد که این اتفاق رخ ندهد و خدایی نکرده هواداران پرسپولیس ناراحت شوند. من همیشه پرسپولیس را دوست دارم و احترام زیادی برای این تیم قائلم و از آنها تشکر میکنم که همیشه دید متفاوتی نسبت به من داشتند.
کد خبر 754682 منبع: ورزش سه برچسبها تیم ملی فوتبال ایران ویژه ورزشی باشگاه پرسپولیسمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران ویژه ورزشی باشگاه پرسپولیس خیلی دوست دارم همین دلیل جام جهانی آقای کی روش داشته باشم شرایط خوبی فکر می کنم بازی ها تیم ملی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۵۸۲۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خودکشی پزشکان ایرانی در مرز هشدار؛ مشکل کجاست؟
براساس آخرین بررسیها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگرانکنندهای است. آمار دیگری نشان میدهد که خودکشی پزشکان در چند سال اخیر ۵ برابر شده است.
به گزارش دنیای اقتصاد، سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی هشدار میدهد: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنتها صعودی شده و احتمال دارد که به زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشورها پیشی بگیرد.»
این پزشک همچنین تاکید میکند: «ما در حال حاضر در ابتدای موج گذار از مهاجرتها و خودکشیهای جامعه پزشکی هستیم. این مقدمه شرایط کنونی است و به نظر من ماحصل سالهای سال مدیریت غلط درمانی است که اگر جلوی این روند گرفته نشود، ادامه پیدا میکند. در چنین فضایی اصلاحات جوابگو نیست و نیاز به تحول است.»
از پس دلتنگیهایش بر نیامدمیگویند، دکتر سمیرا آلسعیدی از پس تنهاییهایش برنیامد و مهدی عبدوس، پزشک در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «خانم دکتر سمیرا آلسعیدی فوق تخصص روماتولوژی از میان ما رفت. ایشان روز قبل پلن دارویی خودکشی خود را با رزیدنتها مطرح کرده، آنها موضوع را جدی نگرفته و سر به سر ایشان هم میگذارند، مرحوم به گواهی همکاران، خوش اخلاق، فعال و با وجدان کاری بوده. از ایشان یک فرزند به یادگار مانده است. شاید در لحظات آخر زندگی گفته من زنی هستم که دنیا را روی انگشتان خود میچرخانم، اما از پس دلتنگیهایم بر نمیآیم. پزشکان بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض تنش و استرسهای فراوان کاری هستند.
آنها سرمایه کشور هستند احترامشان را حفظ کنید. تنهایشان نگذارید.» شرایط بهگونهای نگرانکننده شده است که بسیاری از کارشناسان هشدار میدهند که باید تصمیمات جدیتری از سوی مسوولان وزارت بهداشت گرفته شود. زمان مرگ پرستو، محمد رئیسزاده، رئیس سازمان نظام پزشکی درباره موضوع خودکشی در کادر سلامت به «دنیای اقتصاد» گفته بود: «کمیته ویژهای برای رسیدگی به مشکلات نیروهای طرحی راهاندازی شده است تا از حوادثی مانند نورآباد پیشگیری کند.» او تاکید کرده بود: «کمبود پزشک و نبود برنامهای برای پزشکان متخصص بومی اتفاقاتی، چون مرگ پرستو بخشی را رقم میزند.» همچنین قرار بود کمیتهای برای پیگیری و بررسی خودکشیها فعال شود. حال باید دید که نتایج این اقدامات چه میشود و آیا میتواند روند صعودی خودکشیها را کاهش دهد یا نه؟
سرعت گرفتن خودکشی کادر درمانبررسی توییتها و پیامهای تسلیت از سوی رئیس بیمارستان شریعتی و امیراعلم همه گویای این است که سمیرا آلسعیدی تا لحظه پیش از مرگ بهشدت کار میکرد و تا آخر عمر دست از درمان بیمارانش نکشیده است. پرسوجوها همچنین حاکی از این است که او بهشدت مهربان و خوشاخلاق بوده و همواره سعی در کمک به بیماران داشته است. با این حال سوال بسیاری از مردم این است که چرا یک پزشک که جایگاه مهمی در جامعه دارد، اینگونه زندگی را ترک میکند؟
سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی میگوید: «چند سالی است خودکشی در کادر درمان به ویژه پزشکان زیاد شده است. این زیاد شدن نسبت به گذشته است و البته باید بگویم که در کشوری مانند آمریکا آمار خودکشی بالاتر است. با این حال مساله مهم این است که در جامعه کنونی ما شیب خودکشی افزایش یافته و حتی ممکن است در صورت اجرا نشدن پیشگیریهای ضروری، به زودی نرخ خودکشی ایران از سایر کشورها بیشتر شود.» او این مساله را با توجه به آمار خودکشی قطعی ۱۶ نفر در سال ۱۴۰۲ بیان میکند با تاکید بر این نکته که ممکن است آمارها از این عدد بیشتر باشد، اما سکوت خانوادهها و آبروداری مانع از اعلام خودکشی شود. میرخانی پدیده خودکشی را چند عاملی میداند و تاکید میکند: «هیچوقت نمیتوان گفت، یک نفر به چه علت اقدام به خودکشی کرده است. قطعا عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، اما بهطور کلی مسائلی در جامعه پزشکی وجود دارد که ممکن است تشدیدکننده عوامل شخصی فرد شود.»
تحقیر سیستماتیک«زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا میکرد و از جایگاه مطلوبی بهرهمند میشد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی از نظر خانوادگی و عاطفی حساستر میشوند و از سوی دیگر بیداریهای مکرر فرد را بهشدت آسیبپذیر میکند.» میرخانی با بیان مهمترین عوامل تاثیرگذار روی خودکشی پزشکان میگوید: «یکی دیگر از عوامل، سختی کار است که وقتی با ناکامیهای پزشکی روبهرو شود، فرد را دچار ناراحتی عمیق میکند. از سوی دیگر بحث برخوردهای خشن بیمار و خانوادههای بیمار با پزشک است. چون موقعیت پزشکان در چند سال گذشته افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمارهایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه میدهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخوردهای خشن نسبت به پزشک معالج اعمال میکنند. مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آنها را با چاقو زدند. بهطور کلی میزان امنیت پزشکان پایین آمده است.»
او یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان را محیط پادگانی بیمارستانها عنوان میکند: «این موضوع به خصوص در مورد رزیدنتها صدق میکند. آنها گاهی ۷۲ ساعت نمیتوانند بخوابند و این شرایط بهشدت خطرناک است. معمولا این شرایط آنها را دچار افسردگی میکند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقتها این درمان به موقع انجام نمیشود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و بیشتر وقتها مشکلاتش لاینحل باقی میماند.» پیش از این، علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی ایران هشدار داده بود: «این حجم از افسردگی میان پزشکان جوان بیسابقه است!» یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور نشان میدهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند.»
میرخانی یکی دیگر از ریشههای اصلی این شرایط را دوران رزیدنتی میداند: «در سیستم سلامت و بهداشت ما تحقیر سیستماتیک وجود دارد. ساختار بهگونهای است که از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. او نمیتواند کوچکترین مخالفتی با بالادستی خود داشته باشد چراکه طبق قراردادی که دارد ممکن است که پای ضامنها و وثیقهای که گذاشته، پیش کشیده شود؛ بنابراین ترجیح میدهد سکوت کند. به هر حال بیشتر این افراد امکان ازدواج ندارند و در یک محیط ناامن زندگی میکنند.» سعید بابایی، روانشناس با توجه به خودکشیهای اخیر پزشکان توصیه میکند: «هر چقدر ما شرایط خوبی داشته باشیم و از تمام اختلالها به دور باشیم مثل افسردگی و اضطراب، ممکن است حس ناکافی بودن ما را به پوچی برساند و تمام تروماهای دوران کودکی تاثیر مستقیم رویمان بگذارد.»
زندگی در اتاقهای محقرمیرخانی در ادامه عوامل تاثیرگذار روی حال کنونی جامعه پزشکی میگوید: «بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستانها معمولا در اتاقهای محقر زندگی میکنند. شما ببینید چند عامل آنها را تحتتاثیر قرار داده است. پس وقتی همه این عوامل دست به دست هم میدهند برخی به پایان زندگی میاندیشند.»
میرخانی با تاکید بر این مساله که «خودکشی در دین ما اخلاقی و پسندیده نیست» یادآوری میکند: «افرادی که خودکشی میکنند در شرایط خاص روحی قرار میگیرند و آگاهی خود را به زندگی از دست میدهند و عملشان ناخودآگاهانه است؛ بنابراین این امر یاغیگری در برابر خدا یا کفر نیست.» اگر چه ممکن است این مساله به میان آید که پیش از این هم خیلی از رزیدنتها و پزشکان با این عوامل دستوپنجه نرم میکردند، با این حال میرخانی میگوید: «زمانی مردم برای پزشکان احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون اقبال عمومی جامعه از دست رفته است. دیگر احترام پیشین خود را ندارند. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده است و دلیل این امر به ساختار بهداشت کشور برمیگردد. هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها معمولا این هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.» حال باید دید که مسوولان چه راهحلی برای برونرفت از شرایط کنونی دارند و چگونه میتوانند محیط پزشکان را امن کنند تا این اندازه تنها نباشند تا به جایی برسند که حتی از فرزند خود بگذرند و خود را بکشند.